loading...

ای شما! ای تمام عاشقان هرکجا

نام یک نفر غریبه را، در شمار نامهایتان اضافه می کنید...؟!

بازدید : 350
شنبه 9 اسفند 1398 زمان : 13:15

شاید اسباب کشی هم یه جور مرگ باشه... انتقال از خونه‌‌‌ای به خونه‌ی دیگه... از جهانی به جهان دیگه...

درسته که سکرات موت سخته، ولی به رفتن به یه جای بهتر می‌ارزه! (البته اگه بریم جای بهتر)


پ‌ن۱: از شب آرزوها، فقط خرس کشیِ یه سری رختخواب و سماور و دستگاه سبزی خرد کن و سطل زباله به ما رسید! نه روزه ای، نه نمازی، نه ذکری، نه دعایی... اینم از رجبی که آرزوشو میکردم! :(

پ‌ن۲: سه شبه که بی خانمانیم... شبی خونه‌ی داداش کارفرما پلاسیم، شبی خونه‌ی آبجی زهرا... و این منم که هرشب، باید با هفت تیر و دوشکا علیِ بدبخواب شده رو بخوابونم، بچه ست دیگه، تشک خودشو میخواد.

امیدواریم فردا فرشامون از قالیشویی بیاد و ازین مزاحمتای ناگزیری که برای بقیه ایجاد کردیم رها بشیم.

پاورپوینت بررسی معماری برج پیرعلمدار دامغان.
بازدید : 399
چهارشنبه 6 اسفند 1398 زمان : 22:42

بابا ما ملتی هستیم که تیبای ۸۰ میلیونی رو دیدیم!

ما رو از کرونا نترسونید!!!


پ‌ن:در گرماگرم اسباب کشی هستیم و بسیار خسته تر از اونیم که به کرونا فکر کنیم!

به ما فقط یک پیاله خواب بنوشانید...

اجاره منزل مبله تهران روزانه پونک
بازدید : 278
سه شنبه 5 اسفند 1398 زمان : 9:13

همینطور که کارتن کتابا رو به سختی جابجا میکنه، زیر لب غرولند میکنه:«آخه کی تو خونه‌ی مستاجری اینقدر کتاب میاره؟ اصلا به چه دردی میخوره اینهمه کتاب؟»
مثل پیرزنا باهاش کل کل میکنم: «حالا اینهمه چیزمیز اشکال نداره تو خونه مستاجری، فقط یه کارتن کتاب زیادیه؟!»
باز یکی اون میگه یکی من... مث پیرزن پیرمردا!
تازه خبر نداره که دوسه تا کارتنِ همینجوری هم خونه‌ی پدری دارم که وقتی اون خونه فروش بره، مجبورم نصف کتابا رو بیارم خونه و نصف دیگه ش رو با اکراه ببخشم به کتابخونه‌ها‌.

پیرمرد باز با ناله میگه: کی این دوره زمونه کتاب میخونه آخه؟!

فک کنم دیگه داره سربسرم می‌ذاره، شایدم فکر میکنه من تریپِ روشنفکری برداشتم بخاطر کتابا!
تقصیری نداره، نمیدونه که حتی حضورِ فیزیکیِ کتاب چقدر حال منو خوب میکنه، البته چرا میدونه، خودش هروقت حالم خیلی گرفته ست، یا وقتی خیلی ازش دلخورم، میبردم کتابفروشی و ولم میکنه قاطیِ قفسه‌ها، و خودش میدوه دنبال شیطنتای علی.... میدونه که وررفتن با این کتابا منو تبدیل به یه آدم دیگه میکنه... یه آدم پرانرژی که میتونه یه کوه رو از جاش بکنه!

فک میکنم علی هم این ویژگیِ کتاب دوستیش رو از خودم داره، انقدر عاشق کتابه که شبا تا کتاب نی نی عسلی رو براش نخونم و بغلش نکنه و نذاره زیر سرش، خوابش نمیبره!

یاد بچگیای خودم میفتم، وقتی داداش علی آقا برام از تهران کتاب می‌آورد، و من چشمام از شدت ذوق برق میزد! الان همون برق رو تو چشمای علی میبینم.
خدا کنه آخر عاقبت این کتاب دوستی بخیر بگذره


نوسازی نقاشی دختری با گوشواره مروارید
بازدید : 543
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 15:02

تازگیا دچار یه بیماریِ حادِ مغزی شدم... یه صداهایی تو سرم میاد

مثلا سر صبح پا میشم نماز بخونم، درحالیکه پلکهام هر کدوم یه من وزن پیدا کردن و از هم باز نمیشن و میرم سمت روشویی تا وضو بگیرم، یه موسیقی جلف مدام توی مغزم پلی میشه و یه بچه میخونه: "دکتر بُنم، یه پاستیل... خواستنی ام به چند دلیل!..."

به همین سوی چراغ عین هر روز صبح، سر وضوم میخونه، سر نمازم میخونه، میام بخوابم باز میخونه! بچه یه دقیقه خفه شو بذار نمازمو بزنم به کمرم!

آخه چی از جون ما میخوای صداوسیما!؟ روانیمون کردی رفت، مرض مغزی گرفتیم! بس کن دیگه تبلیغات رو :/

اذان کامل،قدیمی و شاهکار استاد مؤذن حاج حسین صبحدل
بازدید : 389
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 19:57


حالا باشه، دستامونو مدام با صابون میشوریم! تخم مرغم قشنگ میپزیم... سوپ خفاشم نمیخوریم!
ولی بگید با اینایی که تا آدمو میبینن میخوان سفت بغل کنن و سه تا ماچ متوالی بچسبونن به لپ طرف مقابل، چه کنیم؟؟!


ششمین کنفرانس بین المللی مهندسی شیمی و نفت
بازدید : 727
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 19:57

نشسته بودیم دور هم، حرف انتخابات شد، شوهر‍ِ خواهرشوهر (که اصولا نود درصد حرفاش شوخیه) گفت: ما که جمعه میریم بادرود، هم رای میدیم، هم زیارت میکنیم، هم ناهار میخوریم، هم صد تومن پول میگیریم و میایم.

همه خندیدن، منم کلا نگرفتم منظورشو و به شوخی برداشت کردم...

تا اینکه دیروز آبجی مریم (که شوهرش کارمند یه شرکتِ خودروسازی خودروهای مطمئن و بی کیفیته) میگفت تو شرکتِ خودروسازی شون، ثبت نام میکردن برای رای، میبرن بادرود، چهارصد تومنم پول میدن! میگفت چهل نفر ثبت نام کردن که برن رای بدن! یعنی تو روزِ روشن اتوبوس پر میکنن میبرن!

حالا یهو دوزاریم افتاد که شوهرِ خواهرشوهر درمورد چی حرف میزد!


پ.ن۱: عطشِ خدمت به خلق الله بعضیا رو هلاک کرده، دیگه داره به هر دری میزنن که خودشونو فدای مردم کنن!
پ ن۲: اینکه کاندید ِ موردنظر چقدر پشتش گرمه که همه میدونن داره رای میخره و همچنان کار خودشو میکنه یه طرف قضیه ست، یه طرفِ قضیه هم اون نامسلمونایی هستن که بخاطر یه مشت ریال، دنیا و آخرت خودشونو میفروشن، کرسی‌های مجلس رو هم با وجودِ نجسِ اینا به گند میکشن...

پ ن۳: آدم میمونه اینا که اینجور دارن خرج میکنن برای رفتن به مجلس، قراره بعدا چقدر بخورن که اینهمه هزینه جبران بشه، تازه سودم بده! خدایا به تو پناه میبریم از مجلسِ فاسد

ششمین کنفرانس بین المللی مهندسی شیمی و نفت
بازدید : 234
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 19:57

داریم وارد فازِ اسباب کشی میشیم

و من میمونم و یه عالمه فکر و خیال و یه عالمه اثاث (بخونید اتینا)

و پسربچه‌‌‌ای کنجکاو و بازیگوش که طبقِ ژنهایی که از داییش کش رفته، میخواد از هممممه چیز سردربیاره و طرزِ کار همه‌ی برقی‌های توی کابینت و اون اوفایی که تو کشوها قایم کردم رو خودش تنهایی کشف کنه!

و خواهری که پا به ماهه... و احتمالا به دوهفته نمیکشه که فارغ میشه پس چندان کمکی از دستش برنمیاد

و خواهر شاغلی که خودش یه وروجک داره هم قد علی!

و مادری که دستش درد میکنه...

و همسری که جمعه تا پاسی از شب پای صندوق رای نظارت میکنه و درروزهای عادی هم تا پنج بعد از ظهر سر کاره و نمیشه روی کمکش حسابی باز کرد...

پس دستمو باید بگیرم به زانوی خویشتن و بگم یاعلی مدد...


پ.ن: الان که این مطلبِ پیش نویس رو منتشر میکنم، پاسی از شب گذشته است... آبجی زهرا، علاوه بر حاملگی، سرما هم خورده و خانوادگی نیاز به یه پرستار دارن...

مامان هم رفته باشگاه ورزشی، و حس دخترای چهارده ساله بهش دست داده و یه حرکت ناجور زده و کمردرد هم گرفته...

ولی خدا تنهام نذاشت و آبجی بزرگه اومد کمکم و کلی از کارای آشپزخونه م پیش رفت...

و یهو خدا یاسین (پسرِ داداش کارفرما) رو به دادم رسوند و تا ساعت دهِ شب، تونست علی رو مشغول کنه و من الان که دارم پست میذارم، جنازه‌‌‌ای بیش نیستم، ولی از فرط خستگی و فکر و خیال خواب به چشمم نمیاد!

فعلا معلوم نیست کی اسباب رو میکشیم به اونور، ولی تا بریم، دیگه من حال و روز ندارم! فک کنم بقیه‌ی کارا دیگه دست خودمونو میبوسه...

قرارِ ما، جمعه پای صندوق های رایِ بادرود!

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 74
  • بازدید کننده امروز : 63
  • باردید دیروز : 57
  • بازدید کننده دیروز : 53
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 133
  • بازدید ماه : 2246
  • بازدید سال : 15795
  • بازدید کلی : 43159
  • کدهای اختصاصی