فاطی آدمِ علیه السلامینبود!
همه نوع رقصی هم بلد بود، اونم با مهارت
ولی آدم با منطقی بود، از همینش خیلی خوشم میومد
همیشه یه حرف جالبی میزد، میگفت تصورکن آهنگ رو از روی رقصِ یه آدم حذف کنیم، چه اتفاقی میفته؟ (بعد درحالیکه قیافش رو چندش طور میکرد ادامه میداد:) میشه صحنهی یه نفر که عین دیوونهها پریده به خودش و داره دست و پاشو تکون میده، یه عده هم عین اسکلا دورش حلقه زدن و زل زدن بهش!
میگفت واسه همین عبث بودن و خل و چل بنظر اومدنش، من تو هیچکدوم از عروسیا نمیرقصم.
پن۱: هیچوقت نتونستم بفهمم چطور تماشای رقاصیِ یه نفر، میتونه امید به زندگی رو در فردِ بیننده تزریق کنه! یعنی هیچ راه دیگهای وجود نداره که حال مردم رو خوب کنه؟!
شایدم واقعا یه چیز دیگه ییمونه و تزریق امید بهونه ست!
پن۲: من فقط یه جا از دیدن رقص خندم میگیره و دلم شاد میشه، اونم وقتی یه مذدِ پنجاه شصت سالهی سیبیلوی شکم گنده، دستهاش رو از عرض شانه باز کنه و در قسمت مچ، به صورت دورانی بچرخونه، خدایی صحنه خیلی خنده داره، اگه یه ذوزی خواستید برقصید فقط اینجوری برقصید :))